
دانلود مقاله فرایند تربیت فرزندان دراندیشه دینی pdf دارای 49 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد دانلود مقاله فرایند تربیت فرزندان دراندیشه دینی pdf کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود مقاله فرایند تربیت فرزندان دراندیشه دینی pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن دانلود مقاله فرایند تربیت فرزندان دراندیشه دینی pdf :
چکیده:
جهانبینی و نگرشهای هر فرد، تأثیر مستقیمی در همسرگزینی دارد؛ چرا که معیارهای گزینش همسر، برخاسته از باورها، عقاید و خصوصیات شخصی و فردی است. از میان این باورها، اعتقاد یا عدم اعتقاد به دین، نقش مهمی را ایفا میکند که بر حسب آن ملاکهای گزینش تغییر مییابد. نوشتار حاضر در راستای تبیین ملاکهای گزینش همسر در جهانبینی اسلامی، ابتدا به بررسی این ملاکها در جامعهشناسی خانواده پرداخته و سپس صفات و شرایط لازم همسر را از منظر متون دینی (قرآن و کلمات معصومین(ع)) بیان میکند. از این منظر، ایمان و باورهای دینی در حد مناسب، تقوا و دوری از گناهان، اخلاق نیک و سازگاری و سلامت جسمانی و روانی، صفات لازم برای یک همسر مناسب است. سایر ملاکها، از جمله کفویت و جذابیت جسمانی به طور نسبی و متناسب با اوضاع و احوال زمانی و مکانی هر فرد و جامعه در نظر گرفته میشود.
واژگان کلیدی:
همسان همسری، ایمان، اخلاق، جهانبینی، همسرگزینی، کفویت، زن.
باورها و اعتقادات هر فرد، مهمترین نقش را در همسرگزینی وی ایفا میکنند. چرا که این باورها ریشه در فرهنگ، مذهب و سنت جامعهای دارد که شخص در آن پرورش یافته و با آن تعامل دارد و بر اساس همین باورهاست که الگوهای گزینش همسر در اندیشه افراد شکل گرفته و مبنای همسرگزینی آنان میشود. مجموعه این باورها و اعتقادات جهانبینی افراد را بر دو نوع (جهانبینی مادی و الهی) شکل میدهد. به عنوان نمونه، جهانبینی الهی بر حسب غایتی که برای انسان و حیات وی قایل است، اهدافی را برای ازدواج در نظر میگیرد که جهانبینی مادی فاقد آن است و مترتب بر این اهداف ملاکهای گزینش نیز تغییر مییابند.
از این رو، در این نوشتار، قبل از پرداختن به ملاکهای گزینش همسر، تأثیر جهانبینی بر همسرگزینی بیان شده و سپس ملاکهای گزینش در جامعهشناسی خانواده مطرح میشود. این ملاکها در اندیشه اسلامی، تحت دو دسته کلی قرار میگیرند: ملاکهای مطلق و لازم که بر حسب سنن، عرف و فرهنگهای مختلف تغییر نمییابد و در همه زمانها و مکانها ثابت است و ملاکهای نسبی که بر حسب شرایط و موقعیتهای گوناگون، تغییر یافته و میتوان میان آنها اولویت قائل شد، پس از آگاهی و شناخت به این ملاکها و اولویتبندی بین آنها از جهت نظری، گام مهم دیگر، تشخیص این معیارها در فرد داوطلب ازدواج است که در این نوشتار به نحو بسیار اجمالی به آن پرداخته میشود.
تأثیر جهانبینی بر همسرگزینی
جهانبینی عبارت از تفسیر و برداشت کلی هر فرد از مجموعه هستی است. هستی شامل اموری مانند جهان مادی و ماورایی، هدف و غایت جهان، قوانین کلی حاکم بر آن، انسان و زندگی او میشود. هر فرد برخوردار از یک جهانبینی است که ممکن است بر استدلال، تعقل و شواهد علمی یا مبانی و استدلالهای ساده و عامیانه، مبتنی باشد. (رک. مطهری، 1378: ج3، ص 24)
از مجموع تعریفهای مختلف برای جهانبینی (نک. مندلسون[1]، 1967: ج16، ص577) میتوان دو رکن اساسی برای آن در نظر گرفت: دید کلی فرد نسبت به هستی، از قبیل اعتقاد به خدا، موجودات ماورای طبیعت و دید فرد نسبت به انسان و جنبههای مختلف وجود او. هر چند انسان بخشی از هستی محسوب میشود، ولی در عرض آن مطرح است؛ زیرا در نزد انسانها، محوریترین موضوع هستی، همان طبیعت انسان است.
شناخت هر فرد از هستی و ابعاد وجودی انسان، برگرفته از منابع حسی، علمی، عقلی و وحیانی است که این شناخت، در موقعیتهای گوناگون و دورههای مختلف تاریخ، تحول یافته و عمیقتر شده است. باورهای دینی که در ارکان جهانبینی تأثیرگذار است، هستی و انسان را به گونهای ویژه تفسیر میکند. ادیان الهی (در این بحث دین اسلام مورد نظر است) آفرینش جهان و انسان را هدفمند اعلام میکند.[2] در نتیجه، جهانبینی الهی، هستی را عین وابستگی به خداوند میداند که حرکت و تحولش نیز به سوی اوست.[3] در مقابل، نگاه مادی به هستی و انسان، در تفسیر حوادث هستی، ابعاد وجودی انسان و تحولات تاریخی و اجتماعی، تأثیر آشکاری دارد که کمترینِ لوازم آن، غفلت از خالق هستی،[4] هدف و نظام آن و باور به زندگی صرفاً دنیوی برای انسان است. (نک. جاثیه، 24؛ سباء، 7 ؛ یس، 78 ؛ دخان، 35) بر حسب جهانبینی نظام ارزشی هر فرد که خوب و بد یا باید و نبایدها در زندگی است، تعیین میشود. هر مکتب یا ایدئولوژی مبتنی بر جهانبینی خاصی است. (نک. مطهری، 1367: ص13)
روش و رفتار والدین و هم نظام آموزش و پرورش، مبتنی بر یک جهانبینی و یک نظام فکری در مورد انسان است. بیشتر انسانها، به دینی الهی یا غیر آن باور دارند. هر دین مبتنی بر مجموعهای از باورها، توصیههایی برای زندگی خصوصی، اجتماعی و شغلی دارد. بسیاری از قوانین اقتصادی و حقوقی نیز بر نوعی جهانبینی، دینی یا غیردینی مبتنی است. در این میان، ازدواج و روابط خانوادگی به عنوان بخش مهمی از فضای زندگی و مهمترین رابطه اجتماعی هر فرد دارای اهمیت بیشتری است. جهانبینی و نگرشهای هر فرد، در نحوهی ازدواج و روابط خانوادگی او تجلی مییابد. انتخاب همسر و نحوه رابطه با وی، شیوهی ادارهی خانواده و روش حل مشکلات، همه متأثر از جهانبینی و نگرشهای فرد است. هر نوع جهانبینی و نگرش، برای گزینش همسر، ملاکهایی ویژه دارد؛ هرچند در همه دنیا ملاکهای مشترکی نیز برای همسرگزینی وجود دارد. در این نوشتار، قبل از بیان ملاکهای همسرگزینی در اندیشه اسلام، جهت روشنتر شدن بحث، در ابتدا این ملاکها از دیدگاه جامعهشناسی مطرح میشود.
ملاکهای گزینش همسر
فرآیند همسرگزینی، در گذشته کمتر در اختیار دختر و پسری بود که قصد ازدواج داشتند. معمولاً بزرگترها به ویژه والدین، بیشترین نقش را در ازدواج فرزندان ایفا میکردند. دلیل این امر، شاید ازدواج در سن کم به ویژه در مورد دختران بود. به علاوه، ویژگیهای خانواده گسترده و وابستگی زوجین جوان به خانواده موجب میشد که تصمیمگیری اصلی، بر عهده خانوادهی دختر و پسر در آستانه ازدواج باشد. اما امروزه، به تدریج، خواست دختر و پسر، در امری که بزرگترین اقدام در تعیین سرنوشتشان محسوب میشود، عامل اساسی شده است. اختیارات و آزادیهای فردی دختر و پسر، در گزینش همسر فزونی یافته است. با این وجود، آنان در انتخاب شریک زندگی باید قواعد پیچیده و دقیقی را رعایت کنند و در این میان نقش والدین هنوز برجسته است. دختر و پسر، باید در فرآیندی که هم عواطف و هم شناخت نقش بسزایی در آن دارد؛ به انتخاب شریک زندگی بپردازند.
ملاکهای گزینش همسر از دیدگاه جامعهشناسی خانواده
در بررسی ملاکهای همسرگزینی در حوزه جامعهشناسی خانواده، پنج گونه ملاک کلی مطرح گردیده است: جسمانی، روانشناختی، اقتصادی، اجتماعی و خانوادگی. (نک. ساروخانی، 1370: صص 38-33)
الف)- جسمانی
ملاکهای جسمانی شامل موارد ذیل میشود:
ـ سلامت ظاهری و جسمانی فرد؛
ـ تفاوت سنی (نک. صدیقاورعی، 1374: صص99-91)؛
ـ زیبایی چهره و اندام؛ با وجود تعالیم خردمندانهی بیشتر فرهنگها، مبنی بر اهمیت خصائل درونی، واکنش بیشتر افراد بر اساس زیبایی چهره و ظاهر خوشایند صورت میگیرد. البته بررسیها نشان میدهد که مردان بیشتر از زنان تحت تأثیر زیبایی ظاهری قرار میگیرند. (رک. آذربایجانی، 1382: ص250)
ـ توانایی باروری نیز ملاک جسمانی دیگری است که در گذشته در مورد زنان بیشتر مورد توجه بود؛ ولی در حال حاضر، باروری مردان نیز به عنوان یک ملاک مهم محسوب میشود.
ـ رنگ پوست و به عبارت دقیقتر نژاد، ویژگی جسمانی است که در گزینش همسر چنان حائز اهمیت است که برخی گمان کردهاند، همسان همسری نژادی، پدیدهای غریزی است. در هر صورت گرایش انسانها به این پدیده قابل انکار نیست. (رک. ساروخانی، 1370: صص 52-51)
ب)- روانشناختی
دومین دسته از ملاکها، به صفات روانشناختی افراد مربوط است که به بعضی از آنها اشاره میشود:
ـ هوشمندی و همگونی زن و شوهر؛ تحقیقات در مورد رابطه هوشمندی همسران و سعادت خانوادگی نشان میدهد که اگر زن یا مرد، شریک زندگی خود را کمهوشتر از خود بداند، میزان رضایت زناشویی در این خانوادهها کمتر خواهد بود. (همان، صص 64-63)
ـ تحصیلات؛ در عصر حاضر، این ملاک، اهمیت ویژهای یافته است. فزونی ازدواجهای دانشجویی، شاهدی بر اهمیت تحصیلات در انتخاب همسر است.
ـ تشابه در نگرشها؛ این مهم، عامل ویژهای برای جذب افراد به یکدیگر است. (نک.آذربایجانی، 1382: صص 257-256)
ـ عواطف و شخصیت؛ برای نمونه، اقتدار در مرد و در مقابل همراهی و پذیرش در زن، به نوع عواطف آنها باز میگردد.
ـ ملاکهای رفتاری و اخلاقی؛ صفات اخلاقی مناسب، میتواند به عنوان یکی از شرایط لازم به حساب آید. نظرسنجیها نشان میدهد که صفاتی مانند اخلاق و رفتار خوب، نجابت، صداقت و گذشت، از نظر بیش از نیمی افراد، مهمترین خصوصیت یک مرد یا زن خوب برای ازدواج به حساب میآید. (رک. ارزشها و نگرشهای ایرانیان، 1381: صص39-38) از آنجا که رفتار، یکی از مهمترین ابعاد روانشناختی افراد محسوب میشود و صفات اخلاقی نیز در رگههای شخصیت جای میگیرد، این دو بعد را میتوان در ضمن ملاکهای روانشناختی در نظر گرفت.
ج)- اقتصادی
توانایی اداره خانواده، نوع شغل، میزان ثروت و درآمد بالا در مرد و کمهزینه بودن، توانایی کافی برای انجام کار و ادارهی خانه در زن، خصوصیاتی است که برای زن و مرد در آستانهی ازدواج در نظر گرفته میشود. (همان)
د)- اجتماعی
نوع فرهنگ، طبقه اجتماعی، قومیت، ملیت، دین و مذهب، به جنبههای اجتماعی هویت هر فرد باز میگردد. در همهی دنیا، اعتقادات دینی از مهمترین عوامل مؤثر بر گزینش همسر است. به طوری که در بین یهودیان، بیش از 98 درصد ازدواجها و بعد از آن کاتولیکها، 93 درصد ازدواجها و سپس پروتستانها بیش از 74 درصد ازدواجها، دروندینی است. همسانی طبقات اجتماعی نیز، ملاک مهمی برای ازدواجهاست؛ هرچند در سالهای اخیر، ازدواجهای مختلط از طبقات اجتماعی متفاوت رو به افزایش نهاده است. (ساروخانی، 1370: ص 62)
ه)- خانوادگی
این ملاک به مسائلی مانند ازدواج با خویشاوند یا بیگانه، وضعیت خانوادگی فرد، مانند پدر و مادر و خواهر و برادر و نظر مثبت یا منفی خانواده در مورد یک فرد باز میگردد.
ـ قاعده همسان همسری
صرفنظر از توجه به ملاکهای گزینش همسر مناسب، بهطور کلی، انتخاب همسان، به عنوان یک قاعدهی جهانی همسرگزینی پذیرفته شده است. تشابه و همسانی همسران در مکان زندگی و تولد، طبقهی اجتماعی، صفات اخلاقی و ویژگیهای روانشناختی، مذهب و دین، سن و سال و ویژگیهای فرهنگی و نژادی، مورد تأکید بیشتر محققان قرار گرفته است. (ساروخانی، 1370: ص 58)
در تبیین روانشناختی این قاعده میتوان گفت که در مرتبهی نخست، تشابه موجب جذب افراد به یکدیگر، به سبب برانگیخته شدن عواطف مثبت آنان است. تعمیم گستردهی پیوستگی مشابهت و جاذبه در مطالعهی افراد، گروههای سنی متفاوت، سطوح اقتصادی ـ اجتماعی متفاوت و فرهنگهای مختلف ثابت شده است. در مرتبهی دوم، تشابه بیشتر، موجب سازگاری بیشتر است. هرچه توافق میان دو نفر بیشتر باشد، آنان بیشتر به همدیگر علاقهمند خواهند شد. هنگام بروز اختلاف که در واقع ناشی از تفاوتهاست، طرفین میکوشند با تغییر وضعیت روانی خود، به تشابه و توافق نائل گردند. (رک. آذربایجانی، 1382: صص 261-256) تحقیقات نشان میدهد، همسانی به استمرار و استحکام پیوند نیز کمک میکند و نیز در مقابل، بررسی علل اختلافات زناشویی نشان میدهد که زوجین نوعی عدم تشابه در خصلتهای مختلف از خود بروز میدهند. مطالعهی درجهی رضایت خانوادهها نیز، به همین نتایج منجر شده است. (رک. ساروخانی، 1370: صص69-68)
ملاکهای گزینش همسر از دیدگاه اسلام
در تعالیم اسلام، هرچند برای نقش و اهمیت ملاکهای فوق، توصیههایی ارائه شده است ولیکن در مجموع آنها پذیرفته شده و همچنین بر ملاکهای دیگری نیز تأکید شده است. صفات مناسب برای همسر(زن)، بر اساس تعالیم اسلام به عبارت ذیل است:
الف)- صفات جسمانی؛ مانند سلامت، فرزندآوری[5]، دوشیزه بودن[6] و زیباییهای ظاهری مانند زیبایی چهره[7]، اندام[8] و موها[9]. البته رنگ پوست و نژاد به عنوان یک ملاک غالب و مسلط برای همسر مناسب، از نظر اسلام در نظر گرفته نشده است.[10]
ب)- صفات روانشناختی؛ از قبیل هوشمندی در حد مناسب[11]، صفات اخلاقی، حالات و رفتارهای مناسب مانند فروتنی در برابر همسر[12]، سهلگیری و نرمخویی[13]، امانتداری[14]، سپاسگزاری از همسر[15]، مهربانی و عشق به همسر و فرزندان[16]، تسلیم و همراهی در روابط جنسی[17]، صبر و بردباری در مشکلات میباشد. (سیوطی، 1404ق: ج1، ص152)
ج)- تواناییها و ابعاد اقتصادی؛ مانند مهارتهای ویژه در اداره خانه، کمبودن مهریه[18]، هزینه ازدواج و سایر مخارج شخصی[19] و یاری کردن مرد در مسائل زندگی[20].
د)- صفات دینی؛ که در اعتقاد به اموری مانند ایمان به خداوند و زندگی پس از مرگ[21]، دینداری[22]، تکیه و توکل بر خداوند در مشکلات زندگی باز میگردد. توصیه همسر به صبر[23]، تقوا و دوری از گناهان[24]، رعایت عفاف و پوشش شرعی[25] و دوستی و پیروی اولیای دین (ع)[26] ، برخی نمودهای عاطفی و رفتاری دینداری است.
ه)- شرایط اجتماعی و فرهنگی؛ که در این امور غالباً تشابه زوجین مورد نظر است. در برخی روایات توصیه شده است که با زنان برخی مناطق و اقوام ازدواج نکنید. (رک. حرعاملی، 1991: ج14، ص54) این روایات را میتوان نوعی تأکید بر همسانی فرهنگی زن و شوهر دانست. تبیین دقیقتر آن است که این روایات به شرایط اجتماعی و فرهنگی مناطق فوق اشاره دارد که اخلاق و رفتارهای نامناسبی[27] را پرورش میدهد. در غیر این صورت، بر اساس تعالیم اسلام صرف زندگی در یک منطقه خاص یا تعلق به قومیت و ملیتی خاص، موجب برتری یا کهتری فرد نمیشود؛ بلکه پدیداری اقوام و نژادها، برای معارفه بیشتر انسانهاست. (حجرات، 13)
و)- ملاکهای خانوادگی؛ خویشاوندی میتواند به عنوان یک ملاک مناسب برای همسرگزینی قرار گیرد؛[28] هرچند در برخی روایات، به اثر احتمالی و نامناسب چنین ازدواجی، اشاره شده است.[29] بنابراین، این ملاک نسبی است و انجام گرفتن چنین ازدواجی باید منوط به تحقق دیگر شرایط باشد. تعالیم اسلام بر مناسب بودن خانوادهی همسر بسیار تأکید دارد و اثرات خانوادهی زن و شوهر را بر فرزندان به عنوان یک رکن مهم در تربیت و پرورش آنها در نظر میگیرد.[30] ازدواج با فردی که خود ویژگیهای مناسبی دارد ولی اعضای خانواده او از صفات اخلاقی، باورهای دینی و رفتارهای مناسب برخوردار نیستند، به نحو آشکار نهی شده است.[31] تأثیر خانواده بر فرزندان چه از بعد وراثت و چه تربیت، مهمترین عامل شکلگیری شخصیت آنهاست.[32] از این رو، هرچند فرد میتواند با اراده و پشتکار تا حدودی بر این عوامل غلبه کند، ولی به علت اثرات عمیق و شدید این عوامل، اولیای دین (ع) به نحو موکّد توصیه میکنند که وضعیت خانوادگی فرد، به عنوان یک ملاک مهم در نظر گرفته شود. علاوه بر این، نحوهی برخورد خانواده دختر با وی و برخورداری او از احترام و عزتمندی مناسب در میان اعضای خانواده، میتواند نشانهای بر رفتار و صفات مناسب فرد باشد.[33]
ـ ملاکهای گزینش مرد
تعالیم اسلام برای گزینش یک مرد به عنوان همسر مناسب، علاوه بر ملاکهای فوق، بر نکات دیگری نیز تأکید دارد که شامل موارد ذیل میشود:
– باورهای دینی مستحکم؛ به علت تأثیر بیشتر مرد بر زن در زندگی خانوادگی، برخورداری او از باورهای دینی و مذهبی مستحکم، بیشتر مورد تأکید قرار گرفته است.[34]
– حسن خلق؛ اولیای دین(ع)، حسن خلق را به عنوان یک ملاک اساسی در مرد اعلام نموده و به طور آشکار توصیه میکنند که در صورت بداخلاقی فرد، ازدواج با وی صورت نگیرد.[35]
– تقوا و پرهیز از گناه[36]؛ دوری از گناهانی مانند روابط نامشروع جنسی[37] و شرابخواری[38]، از ملاکهای اساسی یک همسر مناسب است.
– توانایی مرد در اداره خانواده[39]؛ اولیای دین (ع) توجه به ثروت و طبقه اجتماعی و اقتصادی بالاتر را صریحاً نهی کردهاند.[40]
– گشادهدستی و دوری از بخل[41]؛
– روابط مناسب با والدین[42]؛ بدیهی است کسی که نتواند والدین خود را که بالاترین خدمت و فداکاری را در حق او انجام دادهاند، خشنود سازد، در برقراری رابطه با همسر و فرزندان نیز مشکل خواهد داشت.
کفویت
تعالیم اسلام در گزینش همسر، بر اصل کفو به معنای همتایی و همانندی تأکید دارد. به عبارت دیگر، بهتر است زن و مرد در ویژگیهای مناسب برای ازدواج، مشابه و تقریباً همتا[43] باشند. کفویت که مورد تأکید اولیای دین (ع) قرار گرفته، با قاعده همسان همسری قابل تطبیق است. البته این همسانی بیشتر در مورد ایمان تأکید شده و زن و مرد را به سبب ایمان، همتای هم دانستهاند[44] و ملاکهای قومی، طبقاتی و اقتصادی را در همتایی در نظر نمیگیرند.[45] بنابراین، در کنار برخورداری فرد از ویژگیهای مناسب، همتایی زن و مرد یک ملاک مهم برای گزینش همسر است. پس از همانندی و تشابه زن و مرد در اصل ایمان و باورهای دینی، تشابه مراتب ایمان و ویژگیهای اخلاقی، نیز باید مورد توجه قرار گیرد. این که گفته شده اگر حضرت علی(ع) نبود، همتا و همانندی برای ازدواج با حضرت زهرا (س) در میان انسانها یافت نمیشد،[46] اشاره به همانندی در مراتب ایمان و اخلاق دارد. در تعبیری دیگر آمده است که برخی از مؤمنان، همتا و همسان هم هستند.[47] از این رو، صرف ایمان باعث همتایی دو نفر نمیشود و باید مراتب ایمان و ویژگیهای اخلاقی را نیز در نظر گرفت. تصریح قرآن به تعلق افراد پاک و وارسته به افراد پاک[48]، دلیل دیگری بر همتایی زن و مرد در تقوا، دوری از گناهان و دینداری است. (طباطبایی، 1374: ج15، ص115)
اولویت بندی ملاکهای مختلف
پس از بررسی ملاکهای همسر مناسب، میزان اهمیت و نقش آنها در گزینش همسر نیز باید بررسی شود. آنچه در مورد ملاکهای همسر مناسب بیان شد، به صورت فهرستی از ملاکها بود ولی نقش آنها و اولویتبندی بین ملاکها از جهت نظری نیز باید در نظر گرفته شود. پس از آن باید در مقام عمل و گزینش مصادیق، شرایط هر فرد واقتضائات محیط اجتماعی در نظر گرفته شود؛ زیرا معمولاً افراد از همهی ویژگیهای مناسب یا از حد مناسبی از آنها برخوردار نیستند. در این موقعیت، فرد دچار تعارض و مشکل در تصمیمگیری میشود. ملاکهای نظری که مطرح گردید، در یک مرتبه نیستند، بعضی از آنها در همه شرایط و در هر زمان و مکان جاری و برخورداری از آنها ضروری است که به آنها ملاکهای مطلق گویند و دیگر ملاکها بر حسب شرایط زمانی و مکانی قابل تغییر و بازنگری است که به آنها ملاکهای نسبی گویند.
الف)- ملاکهای مطلق
1)- ایمان
ایمان و باورهای دینی صحیح و در حد مناسب مهمترین ویژگی لازم برای همسر محسوب میشود. این شرط اساسیترین ملاک مطلق است که در همه شرایط زمانی و مکانی، برای یک همسر مناسب ضروری میباشد. بنابراین، اگر فردی از ایمان و باورهای دینی در حد مناسب برخوردار نباشد، فاقد شرایط محسوب میشود؛ هرچند ویژگیهای دیگر را در حد مناسب دارا باشد. کلمات اولیای دین (ع)[49] و آیات قرآن[50]، بر مطلق بودن شرط ایمان تصریح دارد: «زنان مشرک را تا ایمان نیاوردهاند، به زنی مگیرید و کنیز مؤمن بهتر از آزاد زن مشرک است. هرچند زیبایی او شما را به شگفت آورد و به مردان مشرک تا ایمان نیاوردهاند، زن مؤمن ندهید و بردهی مؤمن بهتر از مرد آزاد مشرک است. هرچند شما را به شگفت آورد، آنان شما را به سوی آتش فرا میخوانند;.» (بقره،221)
بر اساس مضمون این آیه، ازدواج با افراد بیایمان، فرد را از سعادت اخروی باز میدارد. بنابراین، چنین ازدواجی نباید صورت گیرد. نکته مهم در آیه مذکور آن است که حتی اگر با فردی از پایینترین طبقات اجتماعی یعنی بردگان که نه تنها هیچ دارایی ندارند بلکه خود متعلق به فرد دیگری هستند، ازدواج صورت پذیرد، بهتر است تا با فرد آزادی که ایمان و باورهای دینی مستحکمی ندارد. امام باقر (ع) فرمود: «سزاوار نیست، مسلمان با غیر مسلمان ازدواج کند» ایشان حرمت این عمل را به آیه «و لا تمسکوا بعصم الکوافر»، استناد دادند. (کلینی، 1992: ج5، ص 358) صاحبنظران علوم اسلامی نیز بر اساس ادله فوق، ایمان و باور دینی را شرط لازم برای همسر میدانند. (نجفی، 1362: ج30، ص93) ایمان و باورهای دینی، به عنوان یک نگرش اصلی و محوری به طور مستقیم و غیر مستقیم بر همهی ابعاد شخصیت فرد، مانند هدف زندگی، ابعاد اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی زندگی، دیدگاههای فرد نسبت به شغل، ازدواج، تحصیل و حتی جنبههای جزییتری، از قبیل تفریحات، علائق و ترجیحات رفتاری در زندگی اثرگذار است. (آذربایجانی، 1382: ص162) به جهات فوق تعالیم اسلام بر ملاک ایمان، بیشترین تأکید را دارد.علاوه بر ایمان، تقوا نیز یکی از شرایط لازم و ضروری، جهت انتخاب همسر محسوب میشود. برخورداری از تقوا[51] در حدی است که همسر از گناهانی مانند زنا[52] و شرابخواری[53] دوری کرده و به طور علنی و آشکار مرتکب گناه نشود.[54] این ملاک نیز مطلق محسوب میشود و در صورتی که روشن شود، فرد مورد نظر فاقد چنین تقوایی است، انتخاب وی انتخاب مناسبی نخواهد بود.
2)- حسن خلق
مقصود از حسن خلق، رفتارها و تعاملهای مناسب در زندگی، سازگاری و مدارا با افراد است.[55] اساس زندگی زناشویی، سازگاری، تفاهم و همکاری است که این امور فقط در پرتو حسن خلق فراهم میشود.[56] حسن خلق نیز به عنوان یک شرط لازم و ملاک مطلق برای همسر مناسب است که در همه شرایط زمانی و مکانی باید مورد توجه قرار گیرد. بنابراین، اگر فردی از حسن خلق در حد مناسب برخوردار نباشد، فاقد شرایط لازم محسوب میشود. به همین جهت، اولیای دین (ع)، صریحاً از ازدواج با افراد بدخلق را نهی کردهاند. (حر عاملی، 1991م.: ج14، ص54)
قابل توجه است که اگر در موقعیتی پس از ازدواج روشن شود که زن یا مرد ناسازگار و بدخلق است، نحوهی برخورد با موضوع، متفاوت از مرحلهی گزینش همسر است. در این شرایط، اگر بدخُلقی به ناسازگاری شدید بین زن و مرد منجر شود، ادامهی چنین زندگی مناسب نیست.[57] اما اگر بدخلقی در حد پایینتر و در برخی شرایط، روی دهد، صبر و مدارا و ادامهی زندگی خانوادگی، بهترین شیوه مواجهه با مشکل است. روایاتی که به ثواب صبر و تحمل مرد یا زن در برابر بدخلقی همسر اشاره کرده است،[58] نیز مربوط به چنین شرایطی است.
در غیر این صورت، اگر از ابتدا روشن شود که فردی بدخُلق است، دستکم چنین ازدواجی به دلیل عدم برخورداری یکی از شرایط لازم همسر، مناسب نیست. همچنین به دلیل اینکه حسن خلق یکی از ارکان مهم ایمان است[59]، بداخلاقی فرد نشانهای از ضعف ایمان او نیز محسوب میشود و درجات ایمان افراد به حسن خلق آنها مربوط میشود.[60] حسن خلق در خانواده نیز از ملاکهای دینداری و کمال افراد محسوب میشود.[61] بنابراین، بداخلاقی موجب میشود، فرد در ویژگی ایمان نیز ناقص باشد.
3)- سلامت جسمانی و روانی
اگر فرد به بیماری جسمی لاعلاج یا بیماری روانی شدید دچار باشد، گزینش وی به عنوان همسر، مناسب نیست؛ زیرا چنین ازدواجی کارکردها و اهداف مورد نظر را تأمین نخواهد کرد. به همین جهت فقها در مواردی از نقصان جسمانی و روانی، ازدواج را فسخ شده اعلام میکنند.[62]
لازم به تذکر است که پس از آگاهی از برخورداری فرد از ایمان، تقوا و حسن خلق در حد مطلوب، رد کردن ازدواج بدون دلیل عرفی یا عقلی موجّه، ممکن است موجب بروز مشکلات اخلاقی در بعد فردی و اجتماعی شود. به همین جهت در کلمات اولیای دین (ع) آمده است: «وقتی خواستگاری پیدا شد که اخلاق و دینداری او را میپسندید، زمینه ازدواج با وی را فراهم کنید؛ در غیر این صورت فتنه و فسادی بزرگ زمین را فرا خواهد گرفت.[63]»
ب)- ملاکهای نسبی
به غیر از این چهار صفت، سایر ملاکهای اعلام شده، نسبی محسوب میشود. بدین معنا که با توجه به سایر ملاکها، بود و نبود یا ضعف و قوتشان و موقعیتهای زمانی و مکانی مختلف باید، آنها را در نظر گرفت.

لیست کل یادداشت های این وبلاگ