
دانلود مقاله تجسم اعمال یعنی چه، آیا شدنی است pdf دارای 21 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد دانلود مقاله تجسم اعمال یعنی چه، آیا شدنی است pdf کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود مقاله تجسم اعمال یعنی چه، آیا شدنی است pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن دانلود مقاله تجسم اعمال یعنی چه، آیا شدنی است pdf :
یکی از ویژگیهای جهان آخرت تجسم اعمال است. تجسم اعمال یعنی اینکه هر یک ازالفاظ و سخنان و اعمال نیک و بد ما با اینکه در دنیا وابسته به ما بودند و در یک لحظه پدید آمدند و به ظاهر از بین رفتند به صورت وجودهای مستقلی در صحنه قیامت ظاهر شوند.
به عبارتی، کردار ما، چه خوب و چه بد، صورتی دنیوی دارد که ما آن را می بینیم وچهرهای اخروی، که اکنون در آن عمل نهفته است. در روز رستاخیز، عمل پس ازتحولاتی که در آن رخ میدهد شکل دنیوی خود را از دست میدهد و با چهرهرستاخیزی جلوه می کند و باعث آرامش و راحتی صاحب خود یا آزار او می شود. ایمان به تجسم اعمال از نظر تربیتی اثر فوِق العاده ای در انسان می گذارد،
به طوری که او را به نیکیها و اعمال صالح علاقه مند و از زشتیها بازمی دارد. اما اولین مطلب در این موضوع این است که صرف نظر از آیات و روایات و مدارک مهم اسلامی، که در اثبات تجسم اعمال وجود دارد، آیا اساساً چنین امری ممکن است و با موازین علمی منطبق است؟
برای روشن شدن پاسخ، به اختصار، چند مقدمه را مطرح می کنیم:
1) اعمال ما اشکال مختلفی از نیروست. سخنان ما نیروی صوتی است که ازنیروهای مکانیکی زبان و لب پدید می آید و از نیروی خاص مغزی مدد می گیرد. حرکات و افعال و کارهای ما نیز هر یک شکلهای دیگری از نیروی مکانیکی یا آمیخته ای ازنیروی مکانیکی و صوتی است.
2) سراسر جهان ترکیبی از مادّه و نیروست و تبدیل مادّه به نیرو از اصول مسلّم فیزیک است و اینکه مادّه و نیرو دو مظهر یک حقیقت اند. مادّه نیروی متراکم و فشرده است که در شرایط معینی به نیرو تبدیل می شود.
3) با توجه به رابطه تنگاتنگ مادّه و نیرو، هیچ مانعی بر سر راه تبدیل نیرو به مادّه وجود ندارد و تبدیل هر یک به دیگری کاملاً قابل درک و ممکن است.
4) بر طبق قانون بقای مادّه و نیرو، این دو هیچ گاه از میان نمیروند و همواره در این جهان باقی اند. نتیجه اینکه ماده و نیرو جلوه هایی از یک حقیقت اند و با توجه به اصل بقای نیرو ومادّه، هرگز مانعی نخواهد داشت که نیروهای پخش شده در این عالم بار دیگر به حالت متراکم درآیند و حالت جرمی و جسمی به خود بگیرند و به هنگام محاسبه اعمالْ هر کس همه اعمال خود را ببیند و اعمال همواره به همراه او باشد. این همان تجسم اعمال است.
صحرای محشر
در تفسیر مجمع البیان از رسول خدا(ص) مرویست که وقتی معاذ از معنی این آیه پرسید (روز قیامت که صور دمیده می شود دسته دسته می آیید) یعنی چه؟ حضرت فرمود: ای معاذ مطلب بزرگی را پرسش نمودی.امت من در روز قیامت ده صنف هستند که البته خداوند این ده صنف را از مسلمین جدا گرداندو صورتشان را تغییر می دهد:
1 کسانی که به صورت میمون وارد محشر می شوند;آنها نمام هستند یعنی سخن چین و آن کسی که میان دو نفر را برهم میزند و سخنان آنها را به یکدیگر می رساند.
2 آنکه به شکل خوک وارد محشر می شود; خورنده حرام است کسی که در کسبش کم فروشی کرده،غش در معامله کرده،مال مردم را خورده است.
3 گروهی را سرنگون و وارونه به محشر آورند و همان گونه به عذاب می برند; آنها کسانی هستند که ربا خواری می کنند.
4 گرئهی زبانشان را می جوند و از دهانشان چرک بیرون می آید;آنها عالمان بی عملند. هر عالمی که کردارش غیر از گفتارش باشد;موعظه خوب می کند اما در عمل به گل فرو رفته دیگران از سخنانش بهره برده اند اما خود بد بختش بی عمل بوده اینست که زبانش را می جود و حسرت می خورد.
5 عده ای دست و پا بریده وارد محشر می شوند;آزار رساننده به همسایه اینگونه است.
6 بعضی کور هستند;که حاکم جور و ناحق است که حکم به ناحق کرده است.
7 گروهی گنگ و کر هستند;آنها خود پسندانند، یعنی عجب دارند.
8 عده ای را به شاخه آتش می بندند;کسانی هستند که در دنیا نمامی و سعایت سلاطین را می کردند و موجب آزار مردم و اسباب زحمت آنها را فراهم می کردند.
9 بعضی به گونه ای در محشر حاضر می شوند که از مردار هم گندترند;آنها کسانی هستند که از شهوات و لذات حرام بر خوردار بوده اند.و حق واجب الهی را که در مال آنها بود نمی دادند.
10 گروهی جبه هایی از قطران بر آنها پوشانده اند که چسبیده باشد به پوستهایشان;اینان تکبرکنندگان و فخر و نازکنندگانند.
و حدیث دیگر از رسول خدا(ص) روایت است که کسانیکه دو میخ از آتش در چشمان آنهاست کسانی هستند که چشم خود را از حرام پر کرده اند.
و دیگر روایتیست از پیامبر اکرم که می فرمایند:مردم در قیامت سه جور وارد محشر می شوندبعضی سواره و بعضی پیاده و بعضی با صورتها حرکت می کنند. گفتند یا رسول الله (ص) چگونه با سر حرکت می توان کرد؟ فرمودند:همان خداییکه آنها را در دنیا بر پاهایشان حرکت میداد قادر است که با سرهایشان حرکت دهد آنها را.
چگونگى پاداش و کیفر اعمال
دانشمندان در پاداش و کیفر اعمال عقاید گوناگونى دارند: گروهى از آنها معتقدند که جزاى اعمال، مانند پاداش و کیفرهاى این جهان روى قرار داد است؛ یعنى چنان که در این جهان براى هر بزهى، کیفرى از طرف قانون گذاران تعیین شده است و کیفر سارق روى قرار و تقنین، غیر از کیفر قاتل است، هم چنین خداوند بزرگ براى هر عملى، کیفر و یا پاداش خاصى معین نموده است و هر کسى طبق مقررات الهى به سزاى اعمال خود مى رسد و هرگونه پاداش و کیفر، مخلوق خداوند است و کوچک ترین ربطى به شخص خوش کردار و یا بدکردار ندارد، و خداوند، در اختیار آن شخص مى گذارد و این نظریه، همان نظریه اجر و مزد و کیفرهاى مقرراتى است.
دسته دیگر معتقد است تمام کیفرها و پاداش ها مخلوق نفس و روح انسانى است، که نفس انسان بى اختیار در آن جهان آن ها را خلق مى کند. اینان مى گویند کردار نیک و بد در این جهان در نفس انسانى ملکات خوب و بد ایجاد مى نماید و این ملکات خمیره انسان و جزء ذات او محسوب مى شود و هر ملکه اى، مناسب خویش به صورت هایى از نعمت و نقمت مى آفریند
هم چنان که انسان در این جهان، مناسب ملکات و روحیات خویش، یک سلسله افکار و معانى را در ذهن خویش ترسیم مى نماید، اشخاص خوش باطن در این جهان با یک سلسله از افکار و تصورات نیک، سروکار دارند و افراد ناپاک در خواب و بیدارى، خواه ناخواه با افکار باطل و تصورات بد، خویش را مشغول مى سازند.
این افکار بد و یا خوب، محصول و معلول ملکاتى است که در این جهان کسب کرده است و این ملکات در روز جزا، خهق نعمت ها و نقمت ها و شکنجه ها و دردها و روح و ریحان است و بى اختیار این حقایق را به وجود خواهد آورد.
نظریه تجسم اعمال
گروهى از دانشمندان بزرگ اسلام راه دیگرى انتخاب نموده و شواهد زیادى از آیات و احادیث براى آن آورده اند و اجمال آن این است:.
تمام پاداش ها و کیفرها، نعمت ها و نقمت ها، فرح و سرور، درد و شکنجه، حقایق اعمال دنیوى ماست؛ هر کردارى از ما – خواه خوب و خواه بد – یک صورت دنیوى دارد که ما آن را مشاهده مى نماییم و یک صورت اخروى دارد که هم اکنون در دل آن عمل نهفته است و روز رستاخیز پس از تحولات و تطوراتى که در آن رخ مى دهد شکل کنونى و دنیوى خود را از دست داده و با واقعیت اخروى و روز باز پسین خود جلوه مى کند و باعث لذت و فرح عامل و یا آزار او مى گردد.
آنان معتقدند که اعمال نیک این زندگى در روز رستاخیز تغییر شکل داده و در صورت باغ و راغ و چمن و سوسن و حوریان زیبا اندام و کاخ هاى مجلل در خواهد آمد. چنان که اعمال بد، قیافه دنیوى خود را دگرگون کرده و به صورت آتش و زنجیر و انواع عذاب جلوه خواهد نمود و جزاى اعمال هر انسانى عین اعمال او خواهد بود و در این جمله ذره اى مجاز نیست و چیزى در محکمه عدل خداوند بهتر از این نیست که عین عمل انسان را به خود انسان بازگردانند.(2).
از میان آیات قرآن، که این گروه استدلال کرده اند یکى آیه زیر است:.
(وَوَجَدُوا مَا عَمِلُوا حَاضِراً وَلاَیَظْلِمُ رَبُّکَ أَحَداً؛(3).
روز رستاخیز آن چه را عمل کرده بودند در پیشگاه خود حاضر و موجود مى یابند و پروردگار تو به کسى ستم نمى کند).
آیه مزبور حاکى است که روز رستاخیز، خود عمل در برابر انسان حاضر مى گردد و این که گاهى برخى از مفسران، لفظ (جزاء) مقدر کرده و مى گویند منظور (جزاء ماعملوا) است خلاف ظاهر آیه است.
آیه هاى 12 و13 مورد بحث، گواه بر این قول است، زیرا آیه 12 وجود مؤمنان را در روز رستاخیز منبع نور معرفى نموده است که با حرکت آنها، نورشان نیز درحرکت است.
در آیه بعد پاسخ مؤمنان را در باره درخواست منافقان که مؤمنان مقدارى صبر کنند، تا آنها نیز در پرتو نور آنها حرکت نمایند چنین نقل مى کند: (قِیْلَ ارْجِعُوا وَرَائَکُمْ فَالْتَمِسُوا نوراً) یعنى به دنیا باز گردید
و نور به دست آورید، ظاهر این پاسخ، این است که ما نور را از دنیا آورده ایم و شما نابخردان نیز مى توانستید این نور را همراه خود بیاورید. اکنون باید دقت کرد این نور کدام نور است، که مؤمنان همراه خود آورده اند. آیا جز ایمان و اعمال نیک، چیز دیگرى هست که آنان همراه خود در رستاخیز آورده باشند! پس معلوم مى شود ایمان و اعمال نیک روز رستاخیز به صورت نور جلوه مى کند و صورت واقعى این اعمال همان نور است، که در قیامت مشاهده مى گردد.
برخى از دلایل نقلى نظریه تجسم اعمال:
طرفداران نظریه تجسم اعمال، با بسیارى از آیات و روایات بر نظریه خویش استدلال کرده اند که برخى از آنها اصل تجسم عمل را اثبات مى کند و برخى دیگر متعرض خصوصیات آنها نیز است و ما به اجمال به پاره اى از آنها اشاره مى کنیم:.
1 از آیاتى استفاده مى شود که جهان کشتزار سراى دیگر است و عمل انسان به سان دانه اى است که کشاورز در دل خاک فرو مى برد، آن گاه همان دانه رشد و نمو کرده و کشاورز همان دانه را با مقادیر زیادترى برداشت مى کند. اعمال انسان در این جهان با تبدلات و تغییرات بیشترى که لازمه آن سرا ست، به خود انسان بازگشته و آن چه را کاشته با مقدارزیادترى درو مى کند، چنان که مى فرماید:.
(مَنْ کانَ یُرِیدُ حَرْثَ الآخِرَهِ نَزِدْ لَهُ فِى حَرْثِهِ؛(4).
هرکس کشت آخرت را بخواهد، کشت او را مى افزاییم).
امیرمؤمنان فرموده:.
(العمل الصالح حرث الآخره؛(5).
کار نیک، کشت آخرت است).
2 صریح آیه مورد بحث – که در آغاز بحث مشاهده مى کنید – این است که، حسنات این سرا در جهان دیگر به صورت نور و روشنایى درمى آیند و مؤمنان در پاسخ منافقان چنین مى گویند: (بازگردید، این نور را از دنیا طلب کنید). جاى شک نیست که این گونه آیات و روایات را مى توان برمجاز و استعاره حمل کرد و در بسیارى از آنها لفظ (جزاء) را در تقدیر گرفت ولى آیا مجازیم که از پیش خود چنین کارى را انجام دهیم!.
این اجمال نظریه طرفداران تجسم اعمال است که به طور فشرده بیان داشتیم.
در کلمات پیشوایان اسلام تذکرات زیادى در این باره داده شده است. امیرمؤمنان مى فرماید:.
(فإنّ الدنیا قد أدبرت و آذنت بوداع، وإنّ الآخره قد أشرفت باطلاع. ألا وإنّ الیوم المضمار وغداً السباق، والسبقه الجنه والغایه النار؛(6).
دنیا با تزلزل و پشت کردن اعلام جدایى کرده و آخرت با فرا رسیدن ناگهانى خود نزدیک شده است. امروز روز آماده شدن و فردا روز مسابقه است و سرانجام مسابقه، یا بهشت است و یا دوزخ).
________________________________________
1 مثنوى، دفتر سوم، ص2
2 این مضمون در اعراف (7) آیه 30، لقمان (31) آیه 16 و تکویر (81) آیه هاى 13 و14 نیز وارد شده است.
3 کهف (18) آیه 49
4 شورى (42) آیه 20
5 نهج البلاغه، خ 56
6 نهج البلاغه عبده، ج1، ص27
بحثى دیگر درباره تجسم عمل
در روز قیامت، خوبان و بدان همگى به سزاى اعمال خود خواهند رسید و کسانى که در این دنیا با ایمان و عمل صالح و تقوا زندگى کرده اند، در آخرت از نعمتهاى الهى برخوردار خواهند شد و کسانى که با کفر و فسق و نافرمانىِ خداوند، زندگى خود را سرکرده اند، در آخرت به عذاب الهى گرفتار خواهند شد و در آتش جهنم خواهند سوخت.
به طورى که از آیات و روایات استفاده مى شود پاداشى که خوبان و بدان در قیامت به آن خواهند رسید و نعمت یا عذابى که به آنها داده خواهد شد، چیزى جز تجسم اعمال آنها در دنیا و عینیت یافتن کارهاى خوب و بد آنها نیست. یعنى نعمتى که به مؤمن داده مى شود و یا عذابى که کافر گرفتار آن مى گردد، عین همان عمل او در دنیاست که تبدیل به نعمت و یا عذاب شده است.
بنابراین هر عملى که انسان در این دنیا انجام مى دهد. البته چنین کارى از نظر علمى اشکالى ندارد زیرا این از قبیل تبدیل ماده به انرژى و انرژى به ماده است مانند آبى که با فشار از سدّ بر توربینهاى برق مى ریزد و به نیروى برق تبدیل مى شود و آن نیز تبدیل به حرارت و حرکت مى شود حتى این نیرو را مى توان در باطرى ذخیره کرد.
و یا تبدیل آب به بخار و تبدیل بخار به آب. البته بخار حالت انرژى را ندارد هر چند که انرژى زاست ولى براى تقریب به ذهن مناسب است و مى توانیم بگوییم که ماده در حالت انبساط تبدیل به انرژى مى شود و انرژى در حالت انقباض تبدیل به ماده مى شود.
فیزیکدانان امروز، طبق دانش حسى و تجربى، عالم را مجموعه اى از جرم و انرژى مى دانند و عقیده دارند که جرم، انرژى متراکم و فشرده است و براى این هر دو، وجود اصیل و استقلالى قائلند و مى گویند در نظام طبیعت این دو مى توانند به یکدیگر تبدیل شوند یعنى ماده شکل انرژى به خود بگیرد و یا انرژى به شکل ماده درآید.
در سال 1905 انیشتاین فرضیه نسبیت را اعلام کرد و رابطه بین جرم و انرژى را که تا آن موقع فکر مى کردند که از هم متمایز مى باشند، مطرح نمود و نشان داد که جرم و انرژى قابل تبدیل به یکدیگرند.(1)
به گفته دانشمندان: هنگام وقوع یک تبدیل، ممکن است انرژى از صورت جرم به شکل انرژى نور یا گرما درآید بدون آنکه چیزى تلف شود. یا باز هم بدون اتلاف چیزى، انرژى نور به شکل جرم درآید. پس قانون بقاء انرژى در واقع قانون بقاء جرم ـ انرژى خوانده مى شود. انرژى و جرم مى توانند از یک شکل به شکل دیگر تبدیل شوند ولى مقدار کل انرژى ثابت بماند.(2)
ــــــــــــــــــــــــــــ
1 – چه مى دانم، زندگى و مرگ ستارگان ص 44 به نقل فلسفى، معاد از نطر روح و جسم ج 2 ص 137
2 – ر.استولبرگ، فیزیک ص 127 به نقل همان مأخذ
تبدیل شدن اعمال خوب و بدانسان که از قبیل جرم و ماده است، به انرژى و بقاى آن در جهان و تبدیل مجدد آن به ماده که به صورت نعمت یا عذاب تجلى خواهد کرد، کارى است که علم و عقل آن را نفى نمى کند و غیرممکن نمى داند.
آنچه مهم است این است که ما این موضوع را از آیات و روایات متعددى به دست مى آوریم و چون کار محالى نیست، لذا باید به آن معتقد شویم. اینک بعضى از آیات وروایاتى را که در این زمینه وارد شده و ظاهر آنها بر تجسم اعمال در روز قیامت دلالت دارد. در زیر مى آوریم:
یوم تجد کل نفس ما عملت من خیر محضرا و ما عملت من سوء (آل عمران / 30)
روزى که هر کس آنچه کار خوب انجام داده حاضر و آماده مى یابد و نیز آنچه کار بد انجام داده است.
یوم ینظر المرء ما قدمت یداه (نبأ / 40)
روزى که مرد به آنچه از پیش فرستاده بنگرد.
یوم یحمى علیها فى نار جهنم فتکوى بها جباههم و جنوبهم و ظهور هم هذا ما کنزتم لانفسکم (توبه / 35)
روزى که تفتیده شود در آتش دوزخ و با آن پیشانیها و پهلوها و پشتهایشان داغ گذارده شود این است آنچه که براى خود اندوخته بودید.
و وجدوا ما عملوا حاضرا و لایظلم ربک احدا (کهف / 49)
و آنچه را انجام داده اند حاضر مى یابند و پرودگارت به کسى ستم نمى کند.
یومئذ یصدر الناس اشتاتا لیروا اعمالهم فمن یعمل مثقال ذره خیرا یره و من یعمل مثقال ذره شرایره (زلزال / 6-8)
در آن روز مردم با گروههاى متفرق بیرون مى آیند تا اعمال آنها را به آنان نشان دهند پس هر کس به سنگینى یک ذره خوبى کند آن را مى بیند و هر کس به سنگینى یک ذره بدى کند آن را مى بیند.
از این آیات و آیات مشابه آنها استفاده مى شود که انسان در روز قیامت خودِ عمل
را خواهد دید و با عین عمل مواجه خواهد شد و همان طلا و نقره اى که از راه حرام اندوخته است تبدیل به آتش جهنم خواهد شد و با آن، اعضاء بدنش را داغ خواهند گذاشت. (همانگونه که در آیه سوره توبه آمده بود)
محتواى روایاتى که در این زمینه آمده صریحتر و روشنتر است. اینک چند روایت نقل مى شود:
قال رسول الله (ص): یا قیس و انه لابدّ لک من قرین یدفن معک و هو حىّ و انت میّت فان کان کریماً اکرمک و ان کان لئیما اسائک ثم لایحشر الامعک ; و هو فعلک(1)
پیامبر (ص) فرمود: اى قیس ناچار با تو همنشینى دفن خواهد شد که آن زنده است و تو مرده اى پس اگر خوب و کریم باشد تو را گرامى خواهد داشت و اگر پست باشد به تو بدى خواهد کرد و محشور نمى شود مگر با تو ; و آن همان عمل توست.
قال الصادق (ع): انّ المؤمن اذا خرج من قبره خرج معه مثال من قبره یقول له ابشر بالکرامه من الله و السرور ; فلایزال معه ; فیقول من انت رحمک الله; فیقول انا السرور الذى کنت تدخله على اخوانک فى الدنیا خلقت منه ; (2)
امام صادق(ع) فرمود: هنگامى که مؤمن از قبر خود خارج مى شود، همراه او مثالى نیز خارج مى شود که به او مى گوید: کرامتى از خدا و سرور و شادمانى بر تو مژده باد; و همواره با آن مؤمن است; پس آن مؤمن مى گوید: تو کیستى خداى تو را رحمت کند؟; مى گوید: من همان شادمانى هستم که تو در دنیا بر برادرانت وارد کردى من از آن آفریده شده ام;
ــــــــــــــــــــــــــــ
1 – بحار الانوار ج 3 ص 257
2 – اصول کافى ج 2 ص 191
تجسم و جاودانگى اعمال و مکتسبات انسان
از قرآن کریم و اخبار و روایات پیشوایان دینى چنین استنباط مىشودکه نه تنها انسان باقى است و جاوید مىماند، اعمال و آثار انسان نیز به نحوى ضبط و نگهدارى مىشود و ازبین نمىرود و انسان در نشئه قیامت تمام اعمال و آثار گذشته خود را «مصور» و «مجسم» مىبیند
و مشاهده مىکند.اعمالو آثار خوب با صورتهاى بسیار زیبا و جالب و لذت بخش تجسم مىیابند و به صورت کانون لذت و بهجت در مىآیند،و اما آثار بد انسان با صورتهاى بسیار زشت و وحشتزا و مهیب و موذى تجسم مىیابند و به صورت کانون درد و رنج و عذاب در مىآیند (1) .
در اینجا به ذکر سه آیه از قرآنمجید و دو حدیث از رسول اکرم(ص)اکتفا مىکنیم.اما آیات: 1یوم تجد کل نفس ما عملت من خیر محضرا وما عملت من سوء، تود لو ان بینها و بینه امدا بعیدا (2) .
روزى که انسان هر کار نیک خویش را حاضر شدهمىبیند و همچنین هر کار بد خود را، و دوست مىدارد که اى کاش میان او و کار بدش فاصله زیادى مىبود.
این آیه صراحت دارد که انسان عین این کارهاى نیک خویشرا به صورت مطلوب و محبوب مىبیند و عین کارهاى بد خویش را مصور شده به صورتهایى مىبیند کهسخت از آنها نفرت و وحشت پیدا مىکند و دوست مىدارد از آنها فرار کند یا آنها را ازاو دور کنند اما آنجا جاى فرار و یا جدا کردن عمل انسان از انسان نیست،

لیست کل یادداشت های این وبلاگ