
دانلود مقاله مدیریت خلاق pdf دارای 22 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد دانلود مقاله مدیریت خلاق pdf کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود مقاله مدیریت خلاق pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن دانلود مقاله مدیریت خلاق pdf :
مدیریت خلاق
چکیده با شتاب روز افزون تحولات و دگرگونیها در دنیای کنونی که عصر اطلاعات و ارتباطات است و به دلیل بیثباتی و تغییر پذیری و نیز غیر قابل پیشبینی بودن این تغییرات ، آنچه که کشورهای جهان به ویژه کشورهای در حال توسعه را در جهت افزایش بهره وری و پیشرفت و ترقی آنها مدد می رساند ، همانا استفاده از فرصتها در رقابت با سایر کشورهاست و این امر میسر نمی گردد مگر با درایت و خلاقیت مدیران و نیز تاثیر مدیران در پرورش خلاقیت کارکنان که با کمک یکدیگر در جهت رشد و بالندگی سازمان خود و در نتیجه ، جامعه بکوشند . از خلاقیت تعاریف متعددی شده است اما خلاقیت از دیدگاه سازمانی عبارت است از ارایه فکر و طرح نوین برای بهبود و ارتقای کمیت یا کیفیت سازمان و نوآوری.افزایش خلاقیت در
سازمانها میتواند به ارتقای کمیت و کیفیت خدمات ، کاهش هزینه ها، جلوگیری از اتلاف منابع ، کاهش بورو کراسی، افزایش رقابت ، افزایش کارایی و بهره وری ، ایجاد انگیزش و رضایت شغلی در کارکنان منجر گردد .نقش مدیر در پرورش خلاقیت ، تحریک و تشویق کارکنان، تفویض اختیار به کارکنان ، پیدا کردن ذهنهای خلاق و استفاده از خلاقیت دیگران است
. نظام مدیریت مشارکتی با تکیه بر خود کنترلی کارکنان ، مشورت ، تشویق به ابتکار و احترام به افراد ، نقش مهمی در پرورش خلاقیت کارکنان ایفا می کند . تکنیک های خلاقیت گروهی شامل تحرک مغزی ، گردش تخیلی، تفکر موازی ، ارتباط اجباری ، شش کلاه تفکر ، از تکنیکهای مؤثر در تقویت تفکر خلاق هستند. خلاقیت دارای سه مؤلفه است: تخصص ، تفکر خلاق و انگیزش که می تواند درونی و بیرونی باشد ، مدیران روی هر سه این خصوصیات می توانند اثر گذارند ولی بر روی انگیزش کارکنان بیشتر از دو مؤلفه دیگر تأثیر گذار هستند .
مقدمهبا پیشرفت روز افزون دانش و فناوری وجریان گسترده اطلاعات ، امروزهجامعهما نیازمند آموزشمهارتهاییاستکه با کمک آن بتواند همگام با توسعه علم و فناوری به پیش برود. . هدفباید پرورشانسانهاییباشد کهبتوانند با مغزیخلاقبا مشکلاتروبرو شدهو بهحلآنها بپردازند. بهگونه ایکهانسانها بتوانند به خوبیبا یکدیگر ارتباطبرقرار کردهو با بهرهگیریاز دانش جمعیو تولید افکار نو مشکلاترا از میانبردارند. امروزهمردمما نیازمند آموزشخلاقیت هستندکه با خلقافکار نو بهسوییکجامعهسعادتمند قدمبردارند.رشد فزاینده اطلاعات،
سببشدهاستکههر انسانیاز تجربهو علمو دانشیبرخوردار باشد که دیگری فرصت کسبآنها را نداشتهباشد، لذا به جریان انداختن اطلاعات حاوی علم و دانش و تجربه در بینانسانها یکیاز رموز موفقیت در دنیای امروز است. هیچکسقادر نیست به میزان اطلاعات واقعیهر کسکه در گوشه ذهناو نهفته است پیببرد. این اطلاعات زمانیبه حرکت درمیآید که انگیزهای قویسبب رها شدن آن بهبیرون ذهن می شود. در اینمرحله انسانها به سرنوشتیکدیگر حساسند و در جهت رشد یکدیگر میکوشند و در نهایت سبب میشود جریانی از
علم و دانشو تجربیات میان آنها جاری شود که همین امر زمینهساز نوآوری و خلاقیت خواهد بود.یکیاز عواملمؤثر در بروز خلاقیتدر یکجامعه،زمینهسازیو بسترسازیدر بین انسانها جهت ایجاد فرهنگیاستکه در آن همگان در تلاشبرایرشد دادن دیگری هستند و با تاثیر بر روی یکدیگر به پیشرفت جامعه کمک می کنند.یکی از شرایط لازمبرایپدیدار شدنافکار
نو،وجود آرامش برای مغز است. به همین خاطر لازم است انسانها بکوشند در جامعه شرایطی پدید آید که در بستر آن مغز بیندیشد و تکامل یابد و سببساز افکار نو شده و شرایط برای سازندگی در جامعه مهیا شود. با افزایش سپردهگذاریهای اخلاقی میتوان شرایط را برای شکلگیری یکمحیطآرامبخش در جامعه فراهمکرد، کاهش سپردهگذاریهای اخلاقی در جامعه سببمیشود که زمینه برای گسسته شدن روابط اجتماعیگسترشیابد و با سستشدن پیوندهای اجتماعی، شرایط لازم برای بروز خلاقیت در جامعه سختتر میشود. زیرا فرصتی
برایتفکر کردن وجود نخواهد داشت.تعریف خلاقیت از خلاقیت “CREATIVITY” تعریفهای زیادی شده است . در اینجا برخی از تعاریف مهم راموردبررسی قرار می دهیم :خلاقیت یعنی تلاش برای ایجاد یک تغییر هدفدار در توان اجتماعی یا اقتصادی سازمان ؛خلاقیت به کارگیری تواناییهای ذهنی برای ایجاد یک فکر یا مفهوم جدید است ؛خلاقیت یعنی توانایی پرورش یا به وجود آوردن یک انگاره یا اندیشه جدید در بحث مدیریت نظیر به وجود آوردن یک محصول جدید است ؛ خلاقیت عبارت است از طی کردن راهی تازه یا پیمودن یک راه طی شده قبلی به
طرزی نوین.الف – تعریف خلاقیت از دیدگاه روانشناسی : خلاقیت یکی از جنبه های اصلی تفکر یا اندیشیدن است . تفکر عبارت است ازفرایند بازآرایی یا تغییراطلاعات و نمادهای کسب شده موجود در حافظه درازمدت .تفکر بر دونوع است : 1 – تفکر همگرا 2 – تفکر واگرا1 – تفکر همگرا عبارت است از فرایند بازآرایی یا دوباره سازی اطلاعات و نمادهای کسب شده موجود در حافظه درازمدت .2 – تفکر واگرا عبارت است از فرایند ترکیب و نوآرایی اطلاعات و نمادهای کسب شده موجود در حافظه درازمدت ، خلاقیت یعنی تفکر واگرا.براساس این تعریف
خلاقیت ارتباط مستقیمی با قوه تخیل یا توانایی تصویرسازی ذهنی دارد. این توانایی عبارت است از فرایند تشکیل تصویرهایی از پدیده های ادراک شده در ذهن و خلاقیت عبارت است از فرایند یافتن راههای جدید برای انجام دادن بهتر کارها;خلاقیت یعنی توانایی ارائه راه حل جدید برای حل مسائل ;خلاقیت یعنی ارائه فکرها و طرحهای نوین برای تولیدات و خدمات جدید استمرار آن پس از غیبت آن پدیدهها.ب – تعریف خلاقیت از دیدگاه سازمانی خلاقیت یعنی ارائه فکر و طرح نوین برای بهبود و ارتقای کمیت یا کیفیت فعالیتهای سازمان «مثلا افزایش بهره وری، افزایش تولیدات یا خدمات، کاهش هزینه ها، تولیدات یاخدمات از روش بهتر، تولیدات یا خدمات جدید و;».روبرت جی استرنبرگ و لیندا ای اوهارا 1 در بررسی های خود شش
عامل را در خلاقیت افراد موثر دانسته اند:دانش: داشتن دانش پایه ای در زمینهای محدود و کسب تجربه و تخصص در سالیان متمادی؛توانایی عقلانی: توانایی ارائه ایده خلاق از طریق تعریف مجدد و برقراری ارتباطات جدید در مسایل؛سبک فکری : افراد خلاق عموما در مقابل روش ارائه شده از طرف سازمان و مدیریت ارشد ، سبک فکری ابداعی را بر می گزینند؛انگیزش : افراد خلاق عموما برای به فعل درآوردن ایده های خود برانگیخته میشوند؛شخصیت:افرادخلاق عموما دارای ویژگیهای شخصیتی مانند مصر بودن، مقاوم بودن در مقابل
فشارهای بیرونی و داخلی و نیز مقاوم بودن در مقابل وسوسه همرنگ جماعت شدن هستند؛ محیط: افراد خلاق عموما در داخل محیطهای حمایتی بیشتر امکان ظهور مییابند.این محققان مشخص کردند که عمدهترین دلیل عدم کارایی برنامه های آموزش خلاقیت تاکید صرف این برنامه ها بر تفکر خلاق به عنوان یکی از شش منبع موثر در خلاقیت است.جایی که سایر عوامل نیز تاثیر بسزایی در موفقیت و شکست برنامه های آموزش خلاقیت ایفا می کنند(استنبرگ و اوهارا 1997)2 جورج اف نلر در کتاب هنر وعلم خلاقیت برای خلاقیت مراحل
چهارگانه: آمادگی (preparation)، نهفتگی، اشراق و اثبات (Verification) را ذکر کرده است2از این دید، افراد خلاق ابتدا با مسئله یا یک فرصت آشنا شده و سپس از طریق جمع آوری اطلاعات با مسئله یا فرصت مورد نظر درگیر می شوند.در مرحله بعد افراد خلاق روی مسئله تمرکز می کنند.در این مرحله فعالیت ملموسی مشاهده نمی شود و فرد سعی در نظم دادن تفکرات ، اندیشه ها،تجارب و زمینه های قبلی خود جهت نیل به یک ایده دارد.درگیری ذهنی عمیق فرد (خودآگاه و ناخودآگاه )فراهم کردن فرصت (جهت تفکر بر مسئله ) به خلق و ظهور ایده ای جدید و بدیع منجر می شود. در نهایت فرد خلاق در صدد برمی آید صلاحیت و پتانسیل ایده خویش را به اثبات برساند.نوآوریمنظور از نوآوری خلاقیت متجلی شده و به
مرحله عمل رسیده است، به عبارت دیگر، نوآوری یعنی اندیشه خلاق تحقق یافته؛ نوآوری همانا ارائه محصول ، فرایند وخدمات جدید به بازار است؛ نوآوری به کارگیری تواناییهای ذهنی برای ایجاد یک فکر یا مفهوم جدید است.خلاقیت و نوآوری چگونه با هم مرتبط شده اند؟خلاقیت به طور عام یعنی توانایی ترکیب اندیشه ها به شیوه ای منحصر به فرد یا ایجاد ارتباطی غیر معمول بین اندیشه ها.یک سازمان که مشوق نوآوری است ساز مانی است که دیدگاههای ناشناخته به مسایل یا راه حلهای منحصر برای حل مسایل را ارتقا می دهد.نو آوری
فرایند کسب اندیشه ای خلاق و تبدیل آن به محصول و خدمت و یا یک روش عملیاتی مفید است.سه مجموعه از متغیرها وجود دارند که می توانند نوآوری را ایجاد کنند.آنها به ساختار سازمانی، فرهنگ و توانایی منابع انسانی مربوط میشوند.چگونه متغیرهای ساختاری بر نوآوری اثر می گذارند؟بر اساس پژوهشهای گسترده ،با توجه به متغیرهای ساختاری می توانیم سه گزاره را بیان کنیم.اول اینکه ساختارهای مکانیکی اثری مثبت بر نوآوری دارند زیرا که تخصص کاری آنها پایین تر است، قوانین کمتری دارند و عدم تمرکز در آنها بیشتر از ساختارهای مکانیکی است.همچنین انعطاف پذیری ، قدرت انطباق و بارور کردن را که پذیرش نوآوریها را آسان تر می کند، بیشتر میکنند.دوم اینکه دسترسی آسان به منابع فراوان عامل کلیدی
نوآوری است.فراوانی منابع به مدیران این توانایی را می دهد که بتوانند برای نو آوری هزینه کنند و شکستها را بپذیرند.در نهایت ارتباط بین واحدها با تسریع در کنش متقابل خطوط سازمانی به شکستن سدهای احتمالی در برابر نوآوری مدد می رساند.البته هیچ یک از این سه متغیر نمی تواند وجود داشته باشد مگر اینکه مدیران ارشد به این سه عامل متعهد باشند.چگونه فرهنگ سازمانی بر نوآوری اثر میگذارد؟سازمانهای نو آور فرهنگی مشابه دارند.آنها تجربه کردن را تشویق می کنند.آنها هم به موفقیتها و هم به شکستها پاداش
میدهند.آنها از اشتباهات تجربه کسب میکنند.یک فرهنگ نوآور دارای هفت ویزگی زیر است:-1پذیرش ابهام؛-2شکیبایی در امور غیر عملی؛-3کنترل های بیرونی کم؛-4بردباری در مخاطره؛-5شکیبایی در برخوردها؛6- تاکید بر نتایج تا بر وسایل.؛7-تاکید بر نظام باز.سازمان از نزدیک محیط را کنترل می کند و سریعا به تغییرات آنطور که اتفاق میافتند پاسخ
میدهد.کدام متغیرهای منابع انسانی بر نو آوری اثر می گذارند؟در مقوله منابع انسانی در مییابیم که سازمانهای نوآور فعالانه آموزش و توسعه دانش اعضای خود را آن طور که روز آمد باشد تشویق میکنند.امنیت شغلی در سطح عالی برای کارکنان خود فراهم می آورند تا ترس از اخراج به خاطر اشتباه را کاهش دهند و به افراد جرأت می دهند که تغییر پذیر باشند. زمانی که اندیشه ای جدید تکامل می یابد پیشتازان تغییر فعالانه و با شور و شوق اندیشه را تعالی می بخشند و آن را حمایت می کنند بر مشکلات چیره میشوند و اطمینان میدهند که نوآوری به مرحله اجرا در خواهد آمد.
ویژگیهای افراد خلاقروانشناسان سعی داشته اند تامشخصات افرادی که دارای سطح بالایی از خلاقیت هستند مشخص کنند، «استیز» عوامل زیر را برای افراد خلاق بیان داشته است :1 – سلامت روانی و ادراکی : توانایی ایجاد تعداد زیادی ایده به طور سریع؛2 – انعطاف پذیری ادراک : توانایی دست کشیدن از یک قاعده و چارچوب ذهنی؛3 – ابتکار: توانایی در ایجاد و ارائه پیشنهادهای جدید؛4 – ترجیح دادن پیچیدگی نسبت به سادگی: توجه کردن و درنظرگرفتن چالشهای جدیدمسائل پیچیده؛5 – استقلال رای و داوری: متفاوت بودن از همکاران در
ارائه نظرات و اندیشه های نو عده ای دیگر ویژگیهای افراد خلاق را به صورت زیر دسته بندی می کنند:1 – خصوصیات ذهنی – کنجکاوی – دادن ایده های زیاد درباره یک مسئله – ارائه ایده های غیرعادی – توجه جدی به جزئیات – دقت و حساسیت نسبت به محیط به خصوص به نکاتی که درنظر دیگران عادی به شمارمی روند- روحیه انتقادی – علاقه وافر به آزمایش کردن و تجربه – نگرش مثبت نسبت به نوآفرینی2 – خصوصیات عاطفی – آرامش و آسودگی خیال – شوخ طبعی – علاقه به سادگی و بی تکلمی در نوع لباس و جنبههای گوناگون زندگی – دلگرمی و امید به آینده – توانایی برقراری ارتباط عمیق و صمیمانه با دیگران – اعتماد به نفس و احترام به خود- شهامت3 – خصوصیات اجتماعی – پیش قدمی در قبول و رویارویی با مسایل – مسئولیت پذیری و توانایی سازمان دادن به فعالیت های گوناگون – قدرت جلب حس اعتماد و اطمینان دیگران
فرصتهای خلاقیت فرصتهای خلاقیت در چهار گروه فرصت داخلی و سه گروه فرصتهای خارجی تقسیم بندی شده است: وقایع غیرمنتظره : مثل شکستها یا موفقیتهای غیرمنتظره، ناسازگاریها و نیازهای فرایندی و تغییرات در صنایع و بازارها.سه فرصت خارجی در محیط علمی و اجتماعی سازمان نیز عبارت است از: تغییرات جمعیتی و تغییر نگرش ودانش جدید.
اهمیت خلاقیت و نوآوری خلاقیت و نوآوری موجب خواهدشد که موارد ذیل تحقق یابد:- رشد و شکوفایی استعدادها و سوقدهنده به سوی خودشکوفایی؛- موفقیتهای فردی ، شغلی و اجتماعی؛- پیدایش سازمان؛- تولیدات و خدمات؛- افزایش کمیت، تنوع تولیدات و خدمات؛- افزایش کیفیت تولیدات و خدمات و موفقیت در رقابت؛- کاهش هزینه ها، ضایعات و اتلاف منابع؛- افزایش انگیزش کاری کارکنان سازمان؛- ارتقای سطح بهداشت روانی و رضایت شغلی کارکنان سازمان؛- ارتقای بهره وری سازمان؛- موفقیت مجموعه مدیریت و کارکنان سازمان؛- رشد و بالندگی سازمان؛- تحریک و تشویق حس رقابت؛- کاهش بوروکراسی اداری «کاهش پشت میزنشینی ومشوق عمل گرایی»؛- تحریک و مهیاکردن عوامل تولید.
ویژگیهای سازمان خلاق برخی از ویژگیهای سازمان خلاق عبارتند از:- رقابت کامل و فشرده است : در یک سازمان درصورتی خلاقیت صورت میپذیرد که رقابت کامل در آن حاکم باشد؛- فرهنگ : یکی از عوامل عمده ای که به بالندگی مدیریت کمک می کند فرهنگ مردم است . برپایه یک فرهنگ خوب ، اتلاف وقت گناه محسوب می شود. بدیهی است درچنین بستر مناسبی جهت رقابت، خلاقیت یا سازمانهای پویا بهتر شکل میگیرد.- دسترسی به مدیران : سازمانهای خلاق بر این اعتقاد هستند که دانش در سطح سازمان به وفور پراکنده شده است و مدیران به راحتی می توانند افکار و نظرات دیگران رامستقیم و بدون واسطه دریافت کنند.- احترام به افراد: ویژگی دیگر سازمان خلاق احترام به افراد است و آنها باور دارند که
می توانند همگام با نیازهای سازمان ، رشد کنند.- ارائه خدمات مردمی : هدف نهایی در این سازمانها توجه به نیازمندیهای جامعه وجلب رضایت آحاد مردم است .- در سازمان خلاق افراد دارای یک تخصص ویژه نیستند و این امکان را دارند که برای قرارگرفتن درجایگاه مناسب گردش شغلی داشته باشند؛کارگروهی روابط دائمی و بلندمدت کارکنان با این نوع سازمانها و درنتیجه برخورداری آنها ازامنیت شغلی از دیگر ویژگیهای این سازمانهاست ;- استقبال مدیران از عامل تغییر: در این سازمانها تمامی مدیران ، مسئله تغییر را به عنوان تنها عامل ثابت و گریزناپذیر می دانند و با خشنودی آن را پذیرفته و در برابر آن مقاومت نمی کنند. طبیعی است در چنین سازمانی ضرورت ندارد که مدیر بخش زیادی از وقت خود را برای جلوگیری برخورد
با تغییرات اختصاص دهد زیرا همه به این باور رسیده اندکه تغییر یک ارزش مثبت است .نقش مدیر در پرورش خلاقیت: نقش مدیریت در مجموعه هایی که خلاقیت و نوآوری از ضروریات و عامل اصلی است بسیار مهم و حساس است زیرا مدیریت می تواند توانایی و استعداد خلاقیت ونوآوری را در افراد ایجاد، ترویج و تشویق کند و یا رفتار و عملکرد آنها میتواند مانع این امر حیاتی شود.هنر مدیر خلاق عبارت است از استفاده از خلاقیت دیگران و پیداکردن ذهنهای خلاق .مدیرخلاق باید فضایی بیافریند که خود بتواند خلاق باشد و افراد سازمان را هم نیزبرای خلاقیت تحریک کند و این فضا، فضایی است که از کار روزمره به دور است وبه نحوی تفویض اختیار میکند تا هرکسی خود مشکل خود را حل کند.برای اینکه افراد در سازمان به تفکر
بپردازند باید محیطی ایجاد شود که در آن به نظریات و اندیشه ها امکان بروز داده شود. یکی از شیوه های بسیار مهم و پرجاذبه پرورش شخصیت انسانها و همین طور خلاقیت و نوآوری و حتی رشد اجتماعی مشورت است وبدون تردید افرادی که اهل مشورت هستند از عقل و فکر بیشتری برخوردارند و آنان که اهل آن نیستند از این امتیاز بهره ای ندارند. یک سازمان خلاق تا اندازه زیادی به خودکنترلی کارکنانش وابسته است . خودکنترلی خود را درخواستن و تمایل برای ارائه ابتکار و خلاقیت به نمایش میگذارد.مدیران میتوانند هر سهمولفهخلاقیت یعنی تخصص، مهارتهایتفکر خلاق و انگیزش را تحتتاثیر قرار دهند.

لیست کل یادداشت های این وبلاگ